کودک ->سایرموارد

مامان زهرا 02:42 1392/3/30 سلام مهدیار منم تا حدودا 10 ماهگی همینطور بود منم مثل دوست خوبم سپیده سعی میکرم سریع لباسو تنش کنم و بهش شیر بدم گاهی انقدر گریه هاش زیاد بود که قشنگ لای حوله میپیچیدمش و اول بهش یکم شیر میدادم بعد لباس تنش میکردم
یکم که بزرگتر شه میتونی با حرف زدن باهاش یا با چیزای دیگه سرشو گرم کنی تا گریه نکنه
مهدیار من خود به خود خوب شد
نگران نباشید به مرور زمان خوب میشه

مام 08:00 1392/3/30 سلام . پسرهای منم همینجوری بودن. منم آخرش نفهمیدم که تشنه میشن و بلافاصله چیزی می خوان بخورن یا میگن چرا از حموم اومدیم بیرون! چون آبو خیلی دوست داشتن و دارن. البته من بعدها یاد گرفتم که شیشه شیر آماده بذارم تا از حموم اومدن بهشون میدادم میخوردن و منم لباس تنشون می کردم.

✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام) 13:31 1392/3/30 من با مامان علیرضا موافقم.چون خودمم روشی ک گفته رو بکار بردم و جواب داد.اصلا عجله نکن و وقتی سرحاله حمومش بده.الان محیای من6ماهشه و برعکس سابق از حموم خیلی خوشش میاد